مجموعه کتاب های ما

تخفیف!

تهوع

نویسنده:ژان پل سارتر 

مترجم:سمیرا بیات

ناشر:باران خرد 

قطع:رقعی 

جلد:شومیز 

نوبت چاپ: چهارم1401

تعداد صفحات: 232

وزن:340g

رده سنی: بزرگسال 

شابک:8_43_6199_622_978

موضوع: رمان/فلسفه/ادبیات/داستان های فرانسه قرن20م

58,600 تومان

زمانی که جایزه ی نوبل ادبیات سال ۱۹۶۴ به ژان پل سارتر تعلق گرفت، در واقع این جایزه به فصل مشترک چند رویکرد، چند جریان و چند انسان در قالب یک انسان تعلق گرفته بود؛ یکی نویسنده ای که بیش از بیست سال بر زندگی ادبی فرانسه و به تبع آن جهان تاثیر گذاشته بود، یکی فعال سیاسی که سال ها در محافل مختلف به ایراد سخنرانی و نوشتن مقاله در جراید پرداخته بود و دیگری فیلسوفی که نظریاتی راهگشا برای نسل بعد از جنگ جهانی دوم ارائه داده بود.
بین سال های ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۶، ویژگی مشترک آثار سارتر برخورد با مسئله‌ی تنهایی انسان و نیز لزوم آزادی و انتخاب و به تبع آن قبول مسئولیت این انتخاب ها بود. البته سارتر در این راه تنها نبود و بیشتر نویسندگان آن دوره نظیر آلبر کامو و مالرو هم در آثارشان در حال پرداختن به این مسائل بنیادی بودند. انسان مدرن احساس تنهایی می کرد، در حالی که دیگر چیزی برای هدایتش وجود نداشت. این احساس تنهایی و مسئولیت توأمان، دلهره آور بود. این مسئله یکی از ستون های بزرگ ادبیات سارتر است.
“تهوع” عنوان اولین رمان ژان پل سارتر است و از نظر خودش یکی از بهترین تألیفات او نیز به شمار می آید.
تهوع حاوی مفاهیم پیچیده فلسفی در قالب رمان است، مفاهیمی که سارتر در کتاب “هستی و نیستی” و دیگر آثار تحلیلی-فلسفی خود عنوان کرده است. این رمان در واقع دفترچه یادداشت شخصی به نام “آنتوان روکانتن” است که با ثبت وقایع از دیدگاه خود، مفاهیمی از قبیل آزادی، تخیل، زمان، پدیدارشناسی و… را پیش می کشد.
آنتوان روکانتن قهرمان و به نوعی ضد قهرمان رمان تهوع است. مردی سی ساله و مجرد که در ابتدای رمان در شهر بوویل سکونت داشته و مشغول تحقیق و پژوهش به منظور نگارش کتابی در خصوص یکی از شخصیت های بزرگ قرن هجدهم فرانسه به نام “مارکی دورولبون” است. روکانتن مردی تنها است که شهرش را دوست ندارد. او در این انزوا رفته رفته در برخورد با اشیاء دچار حالت تهوع می شود. نخستین تهوع او در ساحل دریا، هنگامی که سنگریزه‌ای در دست می گیرد رخ می دهد. بعدها این تهوع به امور دیگر نیز سرایت می کند. آنتوان روکانتن در تنهایی خویش به پرسش‌های بنیادی در خصوص هستی شناسی بر می خورد. سوال اساسی رمان تهوع این است: «ما چرا وجود داریم؟»
در انتهای رمان روکانتن راه برون رفت از تهوع را باز می یابد و بعبارتی دیگر پاسخ‌های کاربردی برای سوالات هستی شناسانه‌ی خود پیدا می کند.
برای بررسی رمان تهوع نخست باید به شناختی اجمالی از شخصیت مبهم آنتوان روکانتن دست یابیم. اما پرسش اساسی اینجاست: آیا ما می‌توانیم کسی یا چیزی را بشناسیم؟ اگر پاسخ مثبت است، چگونه؟
در واقع قسمتی از رمان تهوع پاسخ به همین پرسش است.
سارتر در کتاب “کلمات” که در واقع شرح حال سارتر از زبان خودش است، عنوان می کند:
«در تهوع – کاملا صادقانه می گویم، می توانید حرفم را باور کنید – زندگی بی جهت و ناخوشآیند همنوعانم را نوشتم و زندگی خود را مبرا کردم. روکانتن بودم، از او برای نشان دادن طرح زندگی خود بدون خودپسندی استفاده کردم؛ در عین حال خودم بودم، برگزیده، وقایع نگار جهنم، فتومیکروسکوپ شیشه‌ای و فولادی، خم شده روی شربت‌های پرتوپلاسمایی خودش.»
بنابراین ما از طریق سارتر می توانیم روکانتن را بشناسیم و بالعکس. پس برای شناخت آنتوان روکانتن از ژان پل سارتر مدد می گیریم.
ژان پل سارتر نویسنده و متفکری است که در طول حیات خویش هیچگاه راضی نمی شد در قالب خاصی قرار بگیرد. در کتاب کلمات می خوانیم:
«تحملش برایم سخت بود که یک پیکر و هر روز همان چهره را داشته باشم. خیال نداشتم که خودم را در اسکلت واحدی محبوس کنم. انتصابم را می پذیرفتم مشروط بر آنکه بر اساس چیزی صورت نگرفته باشد، مشروط بر آنکه در خلاء مطلق و بی دلیل بدرخشد.»
واقعیت زندگی سارتر هم به همین شکل بود. درست هنگامی که به کمونیست ها نزدیک است نمایشنامه ی “دست های آلوده” و “شیطان و خدا” را می نویسد، از پذیرش جایزه ی نوبل سر باز می زند و به آکادمی نوبل پیام می فرستد که نمی خواهد تبدیل به “نهاد” شود، گاهی به مائوئیسم نزدیک و گاه از آن دور می شود… پس چگونه می توان ژان پل سارتر را شناخت وقتی هیچگاه دم به تله نمی دهد؟
در چنین شرایطی ناچاریم عجالتاً همین دم به تله ندادن سارتر را دستاویزی قرار دهیم در جهت شناختن او. البته مقصود ما از شناخت، در واقع شناخت ماهیت فرد است. پاسخ این پرسش را می توان در اندیشه ی سارتر جستجو کرد. پس بهتر آن است که نخست گریزی اجمالی به اندیشه ی فلسفی سارتر بزنیم.
در کتاب “اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر” می خوانیم:
«اگزیستانسیالیسم معتقد است که “وجود مقدم بر ماهیت است”. این بدان معناست که بشر ابتدا وجود می یابد، متوجه خود می شود، در جهان سر بر می کشد و سپس خود را می شناسد: یعنی تعریفی از خود بدست می‌دهد.»
سارتر معتقد است که انسان در ابتدای امر هیچ ماهیتی از خود ندارد، بلکه فقط وجود دارد. انسان بوسیله ی اعمال خود ماهیت خود را می آفریند؛ بعبارتی “بشر هیچ نیست مگر آنچه از خود می سازد”.پس برای شناخت هر انسانی، ناگزیریم به اعمال او دقت کنیم. ماهیت انسان، مجموعه اعمال اوست.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “تهوع”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *