قلعه حیوانات انگلیسی ،فارسی

در بخشی از کتاب قلعه حیوانات می‌خوانیم؛

در ماه آوریل در مزرعه حیوانات اعلام جمهوری شد. آنها به یک رئیس جمهور نیاز داشتند مسلما کسی به جز ناپلئون سزاوار نامزدی برای این کار نبود پس او به رای آرا انتخاب گردید.

در همان روز انتخابات ،شایعه شد که اسناد جدیدی درباره همکاری‌های اسنوبال با جونز به دستشان رسیده و مشخص شد که اسنوبال فقط نمی خواسته که در جنگ گاو دانی با شکست مواجه شوند ،بلکه او با حیله در طرف جونز می جنگیده و در حقیقت اسنوبال بوده که آدم‌ها را برای جنگ مدیریت می‌کرده و در حالی که شعار 《زنده‌باد بشریت》را سر   می داده وارد جنگ شده است .تازه زخم‌های پشتش هم که تعدادی از حیوانات آن را به یاد می‌آورند ،جای دندان‌های ناپلئون بوده است.

در اواسط تابستان موز ،زاغ اهلی پس از سال ها ناپدید شدند باز در قلعه حیوانات پیدا شد. و او اصلا تغییری نکرده بود طبق معمول کار نمی کرد و درباره موضوعات قدیم مثل کوه شکلات و چیزهای دیگر صحبت می‌کرد. او ساعت‌ها بر روی تنه درخت می نشست و بال های سیاهش را بر هم می زد و با هر که به حرفهایش گوش می‌داد مدت طولانی حرف می‌زد موزز با منقارش آسمان را نشان می‌داد و می‌گفت: دوستان درست آن بالا بالاها پشت ابرهای سیاه سرزمین شکلاتی وجود دارد، و این همان سرزمینی است که ما حیوانات بیچاره را از رنج کار کردن رها میکند.