بخشی از کتاب تکه هایی از یک کل منسجم:
مطمئن باشید دردی که فرد از رفتار مبهم ما تجربه می کند،بسیار بیشتر از دردی است که واضع و شفاف ،خبر از خداحافظی میدهد.
شاید زندگی پیدا کردن بخش هایی از خودمان در تکه تکه هایی از یک کل منسجم است.
ما زندگی را نه به صورت یک کل که به صورت جزئیاتی روزمره میبینیم. در واقع ما در لحظه ای از یک زمان اکنون همیشگی هستیم و شاید آن لحظه تمام همان چیزی است که هدف نام دارد :هدفی به نام زندگی کردن.
ما عادت می کنیم که برای حرکت به جلو راهی پیدا کنیم و این زمانی اتفاق می افتد که شرایط را بپذیریم و اجازه دهیم زندگی در درونمان به جریان خودش ادامه دهد ،حتی اگر زندگی در بیرون از ما شبیه آن چیزی نیست که میخواستیم .
همیشه زندگی با آن چیزی که ما می خواهیم منطبق نیست .این جزئی از واقیعت های تلخ زندگی است .اما قدرتی داریم که به ما کمک میکند با تفاوت بین چیزی که میخواهیم و چیزی که واقعا وجود دارد کنار بیاییم .
این قدرت هر چه که است و هر اسمی که دارد ما برای انطباق پذیری با شرایط جدید آماده می کند.به همین علت است که حتی در سخت ترین و آشوبناک ترین شرایط هم زندگی جریان دارد .
زندگی جریان دارد :چون انطباق پیدا میکند و راه دیگری برای بقا می یابد .برای اینکه منطبق شویم باید واقعیت شرایط را بپذیریم و برای اینکه واقعیت را درک کنیم باید تمرین پذیرش کنیم .
چقدر گاهی از دست دادن ها را لازم داریم .درست و به موقع می آیند و در گوشمان زمزمه می کنند :دل کندن را تمرین کن.
در برابر حقایق زندگی تسلیم باید بود اما نه بی تفاوت .زندگی قانون های خودش را دارد و قطعا همه ی ما به نوعی با بزرگی و قدرت جریان زندگی روبه رو شده ایم.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.