همه ما موجودی یک روزه هستیم؛ چه او که در یاد میماند چه او که در یاد می دارد ؛همه فانی هستیم_ هم یادمان هم حافظه مان .زمانی می رسد که فراموش خواهیم شد ؛و زمانی میرسد که همه تو را فراموش خواهیم کرد. به زودی هیچکس و هیچ کجا خواهی بود.(مارکوس آرلیوس)
همانطور که زمان میگذشت من سرگرم ساختن فرضیه ها یکی پس از دیگری بودم ؛اما در آخر هیچ یک از آنها توضیح کاملی از دیدگاه من نبودند. هر چه بیشتر می خواندم سوالاتم بیشتر میشود. چرا پائول برای دیدن من آمده است ؟عنوان مشکلش را در نوشتن بیان کرده بود :اما چرا هیچ علاقهای به کشف مشکل نوشتنش نداشت؟ چرا از دادن جزئیات زندگی اش به من اجتناب می کرد ؟و چرا اصرار داشت که همه وقتی که با هم هستیم را با خواندن این نامه ها بگذرانیم که سالها پیش نوشته شده اند؟ ما نیاز به درک آن داشتیم .من باید قبل از این که از هم جدا شویم این مسائل را حل و فصل می کردم.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.