در 6 دقیقه بخوانید
اولینبار در کلاسی با موضوع جامعه شناسی با جُستارنویسی آشنا شدم. آن موقع هنوز نمیدانستم جستار چیست. کلاس، تعاملی بود. همه باید محتوایی در قالب جُستار ارائه میدادیم و بعد آن را بررسی میکردیم. دقیقههای اول کلاس، بعد از توضیحات استاد نمیتوانستم نبود قیدوبندها را در این فرم برای نویسنده باور کنم. برای منی که آرزوی نویسنده شدن داشتم و از شروعکردن میترسیدم و تقریبا تجربهای نداشتم، جستار قالب امنی بود. قرار بود هرچه را میدیدم، بنویسیم. واقعیت و حس و برداشتی که داشتیم باید اساس نوشتهمان باشد.
پارگراف بالا شروع یک جستار است.
زمان در دنیای امروزی مسئله است و استفادهی به صرفه از آن مسئله ای مهم تر. اگر شما هم کتاب خوانی هستید که وقت کافی برای خواندن موضوعات مختلف موردعلاقهتان ندارید یا نویسنده ای پارهوقت با ایدههای زیاد هستید، جستار راه حل شماست. جستار قالبی است که در میان نویسنده ها و مخاطبان طرفداران زیادی دارد. برای همین تصمیم گرفتیم در این یادداشت درباره اینکه جستار چیست صحبت کنیم.
عنوان جستار از کجا آمدهاست؟
اولین کاری که برای دانستن پاسخ سوال جستار چیست باید بکنیم، واژهشناسی آن است. از اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم مطابق با نیاز روز، نوشتههایی انتشار پیدا کردند که آزادی عمل بیشتری به نویسنده می دادند. اولین بار میشل دومونتنی از اسم “essai” برای اشاره به مجموعهی نوشتههایش استفاده کرد. یک دهه بعد فرانسیس بیکن در انگلیس از معادل “essay” استفاده کرد. جستار ترجمهی essay در زبان انگلیسی است که ریشهاش از فعل essayer در زبان فرانسه و به معنای تلاش و کوششکردن است. بعدتر ژورنالیستهای قرن نوزدهم برای اینکه روایتهای شخصیتری از وقایع ارائه بدهند این قالب را رواج دادند. نویسنده ی جستار نتیجه ی جستوجو در زندگی روزانه اش و اصطلاحا تجربهی زیسته اش را آزادانه و از دیدگاه شخصی اش مینویسد.
چرا جستار همان مقاله یا داستان نیست؟
جستار متنی است که با مقاله و داستان و جزوه و رساله متفاوت است و در عین حال با همه ی این ها اشتراکاتی دارد. نویسنده عامل ایجاد این تفاوت هاست. جستار نتیجه ی دیده شدن یک موضوع از نقطه نظر منحصر به فرد نویسنده است. اما لزوما نتیجه ای که از موضوع گرفته باعث نوشتهشدن جستار نمیشود. بسیاری وقتها نویسنده حین نوشتن تجربه میکند و تنها تفاوتی که با مخاطب دارد این است که ایده اولیه از اوست و قلم در دست دارد. نویسنده در جستارنویسی آزادی مطلق دارد و می تواند ارزشگذاری کند. جستار ایدهای را بیان یا کاوش می کند که نظر خاص نویسنده است. ایده می تواند برگرفته از جزئیترین اتفاقات روزانه باشد.
فرق جستار با مقاله و داستان در این است که در جستار می توانیم همزمان روایتی را تعریف کنیم، قصه ای تخیلی بگوییم یا مسئله ای را تحلیل منطقی کنیم.
جستارنویسی چه فایدهای دارد؟
نویسندهای که همیشه با کلمات سروکار دارد ذخیرهی کاربردیای از کلمات دارد و میتواند مطالب پیچیده و ایده هایش را ساده کند و برای مردم بازگو کند. سادگی جستار به معنای بیمایگی آن نیست، آن را پرکاربردتر میکند. مخصوصا که نوشتهای نسبتا کوتاه است، کمی بیشتر از هزار کلمه و این قالب با ویژگی های زندگی شلوغ امروزی سازگاری دارد.
جستار نویسی برای نویسنده هم فایدههایی دارد. تفکر انتقادی را پرورش میدهد . توانایی بحث کردن در مورد یک موضوع را تقویت میکند. مطلبهایی که در ذهنش میگذرد را مرتب میکند. باعث ارتباط مفید با خواننده میشود. مزیت دیگری هم که برای نویسنده و مخاطب دارد این است که حس تنوع طلبی را ارضاء میکند. هر جستار نتیجهی گسترش یک ایدهی جداگانه است و لزوما پیوستگیای بین جستارهای مختلف یک نویسنده نیست. تکراریترین ایدههای زندگی روزمرهمان هم میتوانند ایدهای برای جستارنویسی باشند، مثلا تجربهی اولین روز ورود به دانشگاه یا خاطرهای از کودکی.
جستارها میتوانند در دستهبندی های مختلف قرار بگیرند. مثلا جستارهای شخصی از خاطرات و برداشتهای شخص، جستارهای خودزندگینامهای، جستارهای معنوی و واشکافی تجربیات معنوی فرد از انواع جستار هستند. اما حالا که کمی با این موضوع آشنا شدیم که جستار چیست بهتر است با چند نمونه جستار هم آشنا شویم.
معرفی چند نمونه جستار
در زمینههای مختلف جستارهای تخصصیتری هم نوشته میشوند. از سال ۱۳۹۶ نشر اطراف در زمینهی تخصصی روایت آغاز به کار کرد. کتابهای نشر اطراف ناداستانها و جستارهایی از قصههای روزانهای هستند که در آنها زندگی میکنیم. هدف از انتشار این کتابها هم نشان دادن تاثیری است که این قصهها در زندگی فردی و جمعی ما میگذارند.