سرگذشت کلئو پاترا مقتدرترین ملکه جهان به روایت کنیز مقربش شرمیون او که پس از مرگ پدر و به قتل رساندن برادرش بطلمیموس دوازدهم در سال 51 ق.م به سلطنت مصر رسید،اصالتا از مردم مقدونیه یونان و به احتمال قوی زنی بیشتر بور بود تا سیه چرده و در طول نوزده سال حکمرانی اش بر آن کشور همواره درصدد بود تا افکار جاه طلبانه و بلند پروازانه اش را برای حکومت بر امپراتوری روم به مرحله اجرا در آورد و در این راه توانست مارک آنتونی،یکی از بزرگ ترین فرمانروایان رومی را با خود هم داستان کند،اما دست تقدیر سرنوشت او را به گونه ای دیگر رقم زد…
«شرمیون»، کنیز مخصوص و محرم اسرار «کلئوپاتر» -ملکه مصر- بود. از آنجا که او از کودکی پیوند دوستی با کلئوپاتر داشت توانست از خصوصیترین رازهای ملکه آگاه شود. او در مجالسی شرکت میکرد که هیچ خدمت کاری شرکت نداشت و هیچ صاحب منصبی جز ملکه و پادشاه در آن راه نمیداشت. بنابراین روایت او از خاتونش این توانایی را دارد که موثق باشد.
به دلیل قرابت خاصی که بین این دو برقرار شده بود، ملکه از همان دوران ابتدایی او را با خود به کلاس درس میبرد. گرچه در اوایل کار اساتید بدین کار اعتراض میکردند اما نمیتوانستند جلوی کار دختری را بگریند که سیزده نفر از خاندان او همگی از پادشاهان بودهاند. بنابراین، شرمیون در جلسات درس شرکت میکرد و علاوه بر خواندن و نوشتن توانست علومی چون تاریخ، جغرافیا، هندسه و… را فرا گرفته و فردی ممتاز در میان زنان مصر شود.
شرمیون در این کتاب از زندگی خود و خاتونش میگوید و کلئوپاتر را فردی بسیار سیاستمدار، زیرک اما ناپرهیزکار خواند که توانست با استفاده از چهره خود و ناپرهیزکاری دو پادشاه روم را به سوی خود کشاند و جنگها راه اندازد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.