متن کتاب:
بعد از این که اینو گفتم، همه مون ساکت و غمگین شدیم. تو سکوت چیزی رو یادم اومد که هیچ وقت به هیچ کس نگفته بودم .یه بار قدم میزدیم. فقط سهتاییمون بودیم و من وسط بودم. یادم نمونده کجا داشتیم میرفتیم یا از کجا میاومدیم حتی فصلش هم یادم نیست .فقط یادمه بین اونا قدم میزدم و برای اولین بار احساس کردم به جایی تعلق دارم.
این رمان پر کشش درباره ی دوراهی انفعال و اشتیاق، اثری کلاسیک و در عین حال مدرن تبدیل شده است. نامه های فوق العاده ،منحصر به فرد ،خنده دار و ویرانگر ند. چباسکی از زبان چارلی داستان عمیقا اثرگذاری را بازگو میکند که ما را با خود به دورانی دیوانه وار و مهیج میبرد؛ دوران بزرگ شدن.
مزایای منزوی بودن، داستان بلوغی با سبک و سیاق ناطور دشت است…… واکنشهای تاثیر انگیز چباسکی به زندگی، عشق ،غم و دوستی، اغلب الهامبخش اند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.