مدرسه خوب ها و بدها شاهزاده و جادوگر

سومان چینانی در کتاب مدرسه افسانه‌ای 1: شاهزاده و جادوگر تقابل میان خیر و شر را به نمایش گذاشته است. جایی‌که نمی‌توان تشخیص داد چه کسی واقعاً خوب و چه کسی واقعاً بد است. اولین مجلد از این مجموعه‌ کتاب پرفروش نیویورک‌تایمز درباره‌ی دو دختر به‌ نام‌های آگاتا و سوفی‌ست که در دو مدرسه‌ی جادویی کاملاً متفاوت پذیرفته می‌شوند و پس از آن همه‌ی تصوراتشان از خیر و شر دستخوش تغییر می‌شود.

درباره‌ی کتاب مدرسه‌ی افسانه‌ای 1: شاهزاده و جادوگر

اگر قرار بود بین خوبی یا بدی، یک انتخاب برای همیشه داشته باشید، کدام‌یک را برمی‌گزیدید؟ اگر قرار بود باقی زندگی‌تان را به‌عنوان انسانی شرور یا نیک‌سرشت بگذرانید و می‌توانستید خودتان مسیرتان را انتخاب کنید، به کدام راه می‌رفتید؟ بیشتر آدم‌ها نیکی را انتخاب می‌کنند و دلشان می‌خواهد در دسته‌ی خوب‌ها قرار بگیرند؛ حتی طرح چنین سؤالی را بیهوده می‌دانند اما به‌راستی تفاوت خوبی و بدی چیست؟ چه معیارهایی برای آن‌ها وجود دارد؟ چطور می‌توان تعیین حد و مرز کرد و آیا کسی از سرشت واقعی و تمامی مکنونات قلبی خود خبر دارد؟ سومان چینانی (Soman Chainani) در مجموعه کتاب مدرسه‌ی افسانه‌ای، جایی برای خوب‌ها و بدها (The School for Good and Evil) در قالب قصه‌ای جذاب و هیجان‌انگیز به چنین مفهومی پرداخته است. داستان اولین مجلد از این مجموعه درباره‌ی دو دختر به‌نام‌های سوفی و آگاتاست که در دو مدرسه‌ی جادویی پذیرفته می‌شوند. اما این مدارس جادویی کجا هستند و قرار است این دو دختر در آنجا چه چیزی بیاموزند؟

اولین آدم‌ربایی دویست سال پیش در روستای گاوالدون رخ داد. بعضی سال‌ها دو پسر دزدیده می‌شد و بعضی سال‌ها دو دختر، گاهی از هر کدام یکی! اما اگر در ابتدا انتخاب این بچه‌ها تصادفی به نظر می‌رسید، حالا دیگر برای همه‌ی اهالی مشخص شده بود که این آدم‌ربایی‌ها الگوی خاص دارند. یکی از دو نفر همیشه زیبا و خوب بود، بچه‌ای که هر پدر و مادری احتمالاً آرزوی داشتنش را داشت و دیگری معمولاً کم‌طرفدار، عجیب و غریب و از بدو تولد طردشده بود. یک جفت کاملاً مخالف که در آغازین سال‌های جوانی دزدیده می‌شدند و دیگر هرگز برنمی‌گشتند. افسانه‌هایی در میان اهالی دهان‌به‌دهان می‌گشت که طبق آن‌ها، این بچه‌ها به مدارس جادویی فرستاده می‌شدند تا به قهرمانان دو گروه خیر و شر تبدیل شوند و برای پیروزی گروه خود بجنگند.

و امسال، نوبت دو دوست صمیمی سوفی و آگاتاست که بفهمند اینهمه بچه‌ی گم‌شده به کجا می‌روند. سوفی به‌عنوان زیباترین دختر گاوالدون، در تمام زندگی خود آرزوی ربوده شدن و رفتن به مدرسه‌ی جادویی خوبی را داشته. او می‌خواهد با انجام کارهای خوب در مدرسه، نمرات عالی کسب کند و به‌عنوان یک شاهزاده خانم فارغ‌التحصیل شود. هم‌زمان، آگاتا، با لباس‌های سیاه بدشکل، گربه‌ی خانگی شرور، و بیزاری از همه، به نظر می‌رسد که برای رفتن به مدرسه‌ی شیطانی مناسب باشد. اما اتفاق عجیب و دور از انتظاری رخ می‌دهد. دو دختر ربوده شده و به جنگل می‌روند اما سوفی وارد مدرسه‌ی شرارت می‌شود تا زشتی و نفرین‌های مرگبار را بیاموزد، در عوض آگاتا به مدرسه‌ی خیر رفته و در میان شاهزادگان خوش‌تیپ قرار می‌گیرد! به نظر می‌رسد که اشتباهی رخ داده باشد اما اگر این اشتباه در واقع اولین سرنخ برای کشف اینکه سوفی و آگاتا واقعاً چه کسانی هستند باشد، آنوقت چه؟