رهایی از زندان ذهن

دانلود کتاب رهایی از زندان ذهن:

کتاب رهایی از زندان ذهن به شما کمک می‌کند افسار افکارتان را خودتان در دست بگیرید و دیگر تسلیم ضمیر ناخودآگاهتان نشوید.

همه ما قدرت نامحدودی در وجودمان داریم و می‌توانیم موفقیت‌های بزرگی به دست بیاوریم. اما این زندان ذهن ماست که اجازه قدم گذاشتن در مسیر موفقیت را به ما نمی‌دهد. برای همین اگر آرزویی بزرگ در سر دارید که برای رسیدن به آن قلبتان تند تند می‌زند، اما حس می‌کند توانایی هایتان برای رسیدن به آن کافی نیست، پیشنهاد می‌کنیم حتما، کتاب حاضر را بخوانید.

کتاب رهایی از زندان ذهن قصد آموزش چگونگی تماشای ذهن را به شما دارد. می‌توانید به هنگام تماشای ذهن‌تان، دریابید که کدام فکر برایتان مفید است و کدام یک دردسرساز و مضر. اگر موافق‌اید، شروع کنید. مطالب زیادی درباره ذهن‌تان وجود دارد که باید یاد بگیرید. هرچه آگاهی شما از عملکرد ذهن بیشتر شود، ذهن‌تان کمتر موفق به کنترل حالات خلقی و زندگی‌تان می‌شود.

بخشی از کتاب:

زمان حال بسیار ارزشمند است. همین حالاست که حس شما واقعیت دارد و تصمیم­ها گرفته می شود. در زمان حال، تغییر ممکن است، اما ما از قدرت جادویی زمان حال بی­خبریم و در حال سیرکردن در گذشته هستیم. به زخم­های قدیمی، اشتباهات گذشته و قضاوت­های زجرآوری که در مورد خود و دیگران داشتیم فکر می کنیم. یا در آینده غرق شده و به نگرانی­ها و اما و اگرهای آینده می کنیم و مدام در حال عاقبت اندیشی هستیم. در این میان، لحظاتِ اکنونِ زندگی مان را از دست می دهیم.

یادگیریِ اینکه در زمان حال زندگی کنید، نیازمند یک تغییر کوچک در آگاهی شماست. به جای تصورکردن گذشته و یا آینده­ای که نامشخص است، به دو رکن زمان حال توجه کنید؛ یعنی آنچه در درون و بیرون از بدن اتفاق می­افتد.در فصل گذشته که درباره نوار متحرک تمرکز صحبت کردیم؛ یاد گرفتید که چطور احساسات بدن خود را مشاهده کنید. اکنون می توانید مرحله بعد را تمرین کنید و در جهان درون و بیرون خود رفت و آمد کنید. همین حالا چشمان خود را ببندید و به احساسات درون بدن خود متمرکز شوید. در سر و صورت خود چه حسی دارید؟ گردن و شانه­ ها؟ به نفس کشیدن خود توجه کنید.

هوا به درون شش­هایتان می رود و از گلویتان برمی گردد، دنده­ها و قفسه سینه منبسط می شوند. به هر حسی که در سینه و شکم دارید، توجه کنید. حالا ذهن خود را به زیر شکم و نشیمن گاه خود معطوف کنید. در آخر هم متوجه احساسی که در پاهایتان وجود دارد شوید.  حالا چشمان خود را باز کنید و به چیزهایی که در خارج از بدن شما قرار دارد توجه کنید. آنچه که می بینید مثل رنگ ها، اشکال و چگونگی اشیاء پیرامونتان را با دقت نگاه کنید. حالا به صداهای محیط گوش فرا دهید؛ صدای تیک تا تیک ساعت، صدای ترافیک و همهمه ­ای که از دور به گوش می رسد.

معطوف به حس لامسه بشوید، جنس کتابی که در دست دارید و جنس دسته­ های صندلی که روی آن نشسته­ اید، به عطر و بوهایی که به مشام می رسد توجه کنید. دوباره چشمان خود را ببندید. حواس خود را متوجهِ بدن خود کنید. سراپای خود را اسکن کنید. برخی از چیزهایی که در بدن خود احساس می کنید شاید ناخوشایند و یا دردناک باشند. برخی هم خوشایند و لذت بخش هستند.