ربهکا:
رمان مشهوری است که به قلم بانوی انگلیسی، دافنه دوموریه نوشته شده و سعید اختری زاده آن را به فارسی برگردانده است. این رمان که اولین بار در سال 1938 منتشر شد، یکی از داستان های مشهور عشقی جهان معاصر محسوب میشود. کتاب به فاصله کوتاهی پس از انتشار، به بیشتر زبان های دنیا ترجمه شد و توانست به فروش خوبی دست یابد. آلفرد هیچکاک کارگردان سینما، در سال 1940 فیلمی بر اساس رمان «ربهکا» ساخت؛ این فیلم که برنده جایزه اسکار شد، بر شهرت دافنه دوموریه افزود. رمان «ربهکا» با درآمیختن عشق، معما و خشونت، به داستانی جذاب و پرکشش تبدیل شده است؛ نوشتهای خوشخوان و پر از تعلیق که خواننده را با خود تا پایان کتاب همراه میکند. داستان از زبان زن جوان ندیمهای روایت میشود که تا پایان داستان نام او را نمیفهمیم. او با مردی ثروتمند آشنا میشود و با او ازدواج میکند. پس از مدتی، پی میبرد مرد جوان، همسر قبلیاش را در یک حادثه از دست داده، اما… رمان با این جملات آغاز میشود: «دیشب در عالم رویا دیدم که بار دیگر به ماندرلی پای نهادهام. در نظرم چنین جلوه میکرد که در مقابل دروازه آهنین کاخ ایستادهام و به طرف گذرگاه پُرپیچ و خم آن نگاه میکنم.
در بسته بود و انبوه شاخههای درختان راه را پنهان ساخته بود. چند دقیقه متحیر ایستادم و به فکر فرو رفتم: چشمم به قفل بزرگ در و زنجیر قطور آن افتاد که با گذشتِ روزگار کاملاً زنگ زده بود. چند بار در عالم خواب دربان را صدا کردم و چون جوابی به گوشم نرسید اطمینان پیدا کردم که قصر متروک و خالی از سکنه است.»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.