اینیا تسیو سیلونه متولد یکم ۱۹۰۰_ در گذشته ۲۲ اوت ۱۹۷۸ از نویسندگان معاصر ایتالیا بود که در روستای 《پشینا》 از بخش《 ابروتزو》 به دنیا آمد .
وی دوران کودکی را با فقر و تنگدستی گذراند و در زمین لرزه سال ۱۹۱۵ ایتالیا پدر و مادر و پنج برادر خود را از دست داد. در ۱۹۲۱ به حزب کمونیست ایتالیا پیوست و با دستگاه فاشیستی موسولینی به مبارزه پرداخت .
صبح روز یکشنبه یک الاغ که به تازگی در بازار خرید شده بود بیرون مسافرخانه ماتا لنا ریکوتا غسل تعمید داده میشد. یک مرد جوان افسار الاغ را نگه داشته بود و یک پیرمرد هم با یک تکه چوب او را کتک می زد. هر بار که پیرمرد یک ضربه وارد می کرد دو بار از ته گلو توی گوش حیوان فریاد میزد ؛《گاریبالدی 》
اسم الاغ گاریبالدی بود.رعایا معتقد بودند که این به معنای شجاعت و قدرت است. آن دو مرد می خواستند الاغ هم این موضوع را کاملا درک کند. مراسم غسل تعمید برای یک مدت طولانی به طول انجامید. پیرمرد عصبانی یا ناراحت یا حتی بی حوصله هم نبود .اما با بی رحمی و محکم به پهلوهای الاغ بیچاره ضربه میزد انگار الاغ یک متکا بود.با هر ضربه ای که وارد میکرد خیلی جدی اسم گار یبالدی را تکرار میکرد. الاغ به هر دو مرد نگاه کرد هر بار که پیرمرد ضربهای وارد میکرد الاغ سرش را تکان میداد .پیرمرد میخواست روی هر کدام از دنده های حیوان یک ضربه وارد کنند. وقتی یک دور کامل به همه دنده ها ضربه وارد شد از ابتدا شروع کرد. اسم حماسی گاریبالدی بارها و بارها در میدان پیتر آسکا طنین انداخت. پیرمرد آنقدر به دنده های حیوان بیچاره ضربه زد تا اینکه خسته شد. او گفت :《فکر کنم کاملا متوجه شده》
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.