جنگ سازمانی (تیم).
از دام تفکر گروهی اجتناب کنید
ژنرال جورج مارشال، فلسفههای خود دربارهی رهبری را به تعدادی از افراد تحت حمایتش که در سمتهای مهم و با مسئولیتهای پرخطر قرار داشتند، آموخت. یکی از این افراد، دوایت آیزنهاور بود. ژنرال میتوانست به زیردستانش تکیه کند، زیرا آنها اعتقاداتی مشابه او داشتند و مناصب خود را مطابق با دیدگاه او اداره میکردند.
شما به دنبال یک زنجیرهی فرماندهی هستید که بتوانید به آن تکیه کنید. شما ژنرال هستید، اما نمیتوانید در همهی جاها سر خود را حفظ کنید. باید سیستمهای راه دور و رهبران وفادار را در محل قرار داده و به آنها اعتماد کنید تا نتیجهی مطلوب را تضمین کنند. از آنها برای متعادل کردن نقاط ضعف و قوتشان استفاده کنید و اطمینان حاصل کنید که همیشه شما را بهروز نگه خواهند داشت.
در هر صورت، مراقب باشید که از اختیارات و اهرمهای خود بیش از حد استفاده نکنید.
نیروهای خود را تقسیم بندی کنید
در سال 1805، ناپلئون بناپارت با حملهی نیروهای اتریشی به رهبری کارل ماک مواجه شد. بر اساس برنامهای که برای احاطه کردن دشمن داشت، ناپلئون نیروهای خود را تقسیم کرد و آنها را با دستورات خاصی به نبرد فرستاد. واحدهای فرانسوی در حرکت آزاد، انعطافپذیر و سریع بودند و در نهایت، نیروهای اتریشی تسلیم شدند.
این نشان دهندهی برعکس تمرکز نیروهای خود است. بنابراین، بر عهده شماست که بدانید چه زمانی باید متحد شوید و چه زمانی باید ارتش خود را تقسیم کنید؛ آهسته، اما قوی یا سریع و دقیق
جنگ خود را به جنگ صلیبی تبدیل کنید
281 قبل از میلاد هانیبال بازی های جنگی رقابتی ترتیب داد تا نشان دهد مردانش تا چه اندازه برای پیوستن به نبرد آینده پیش می روند تا نشان دهد از چه چیزی ساخته شده اند. این یک درس در رهبری است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.