افکار منفی را دور بریز

خلاصه‌ای از کتاب افکار منفی را دور بریز

در کتاب صوتی «رهایی از افکار منفی » شما می‌توانید از ترس، کمبود اعتمادبه‌نفس، دلهره، اضطراب، افسردگی و ناراحتی‌های روحی و روانی که به آن‌ها دچار شده‌اید با چندراه کار ساره رهایی پیدا کنید. شما هیچ‌وقت خودتان را دست‌کم نگیرید و در زندگی از چیزی نترسید و نهراسید. خدا بر سر بندگانش تاج رحمت، بخشش و نعمت قرار داده است. بر تن بندگانش و اشرف مخلوقاتش لباس عزت و بزرگی کرده است و از روح بزرگ، جاوید و ابدی خودش در شما دمیده است پس این را بدانید که هیچ‌چیز نمی‌تواند جلوی شمارا بگیرید و مانع از رسیدن شما به آرزوهایتان شود. هیچ‌وقت اجازه ندهید که افکار منفی و بد باعث محدودیت شما و رسیدن به سرنوشتتان شود.
شما باید بدانید که باید با افکار و چیزهای بد بجنگید و آن‌ها را از بین برد. شما اگر این افکار بد را از بین نبرید و آن را از خود دور نکنید آن افکار بد شمارا از بین خواهد برد و شکستتان خواهد داد. شما اگر افسردگی، عصبانیت، اعتیاد، ترس و اضطراب خود را از بین نبرید و آن‌ها را متوقف نکنید، آن‌ها شمارا متوقف می‌کند و مانع از رسیدن شما به سرنوشتتان می‌شود. وقتی شما از ذهنیت بد و منفی خلاص شوید و یک ذهن آرام و بزرگ برای خود بسازید و مطمئن باشید که خداوند حواسش به شما است و مانند یک ردا و زره شمارا در برگرفته است و درعین‌حال خداوند برای شما نعمت‌ها فراوان و زیادی را نازل کرده است.

قسمتی از کتاب افکار منفی را دور بریز:

خانواده شما، دوست‌هایتان، همسایه‌هایتان هیچ‌کدام نمی‌دانند که چه چیزی در وجود شما است. آن‌ها نمی‌توانند جلوی بالا رفتن شمارا بگیرند. البته آن آدم‌ها آدم‌های خوبی هستند، بی‌ریا هستند؛ اما دید آن‌ها محدود است. خودتان را گرفتار دام آن‌ها نکنید. خداوند خواسته که شما یک سامسون باشید که مردم خودتان را آزاد کنید تا شرایط جدید بهتری را برای خانواده‌تان ایجاد کنید. تا زنجیرهایی که شمارا عقب نگه‌داشته ‌است را پاره کنید. گاهی اوقات این دشمن نیست که ما را محدود کرده، دوست‌های ما هستند که دست و پای ما را بسته‌اند. شاید همه‌ی آدم‌های نزدیک شما کاملاً طرف شما نباشند. ممکن است حرف‌های ناامیدکننده‌ای بزنند. همی جایی که هستی بمان، افسردگی توی این خانواده ارثیه، پدرت ورشکست شده، پدربزرگتم همین‌طور، تو هم ورشکست می‌شوی.
این آدم‌ها می‌خواهند دست و پای شمارا ببندند. آیا می‌خواهید این نقص را بپذیرید و در وضعیت متوسط باقی بمانید؟ یا این‌که می‌خواهید بگویید: نه من بهتر از این حرف‌ها هستم. من میدانم قدرتی در درونم وجود دارد که بزرگ‌تر از هر نیرویی است که بخواهد منو اسیر کند. زمانی که خداوند از روح خودش در وجود شما دمید سرنوشتتان را این‌طور رقم زد که در دنیا تأثیرتان مثبت باشد. امروز می‌خواهم راجع به رهایی از دست دشمن با شما صحبت کنم. در زندگی همه ما چیزهایی هستند که می‌آیند جلوی ما را بگیرند تا نگزارند به سرنوشت خودمان دست پیدا کنیم. بیشتر آنچه ما در برابرشان تقلا می‌کنیم با ما شروع نشده بلکه به ما ارث رسیده. چیزهایی مثل افسردگی، اعتیاد، عصبانیت، طلاق. تحقیقات نشان داده است که این‌ها ممکن است نسل‌ها و نسل‌ها به ارث رسیده باشند. اگر مادر شما افسرده بوده احتمال خیلی زیادی وجود دارد که خودتان هم گرفتار افسردگی باشید. اگر پدرتان الکلی بوده، مشکلات عصبی داشته، به زن خودش وفادار نبوده این خصلت‌ها می‌تواند بر روی شما هم اثر بگزارد. مثل خانمی که معتاد است وقتی فرزندی را به دنیا بیاورد این بچه ممکن است همان اعتیادی را داشته باشد که مادرش دارد. این گناه بچه نیست، زندگی او این‌چنین شده.
خبر خوب این است که راهی وجود دارد که این روند را متوقف می‌کند. آنچه به گرفتاری شما تبدیل‌شده شاید با خود شما شروع نشده باشد اما می‌تواند با شما متوقف بشود. خداوند می‌خواهد شمارا از این دشمنان رهایی ببخشد. او می‌خواهد بر هر آنچه محدودکننده شما است مهر پایان بزند. حالا ما باید کاری انجام دهیم. تا زمانی که ما این خصلت‌ها را عادی تلقی می‌کنیم هرگز تغییر نمی‌کنند تا زمانی که این اعتیاد، این افسردگی، این کمبودها و سهم خودمان را از زندگی میدانیم نه‌تنها گرفتار آن‌ها باقی می‌مانیم بلکه آن‌ها را به نسل بعدی هم منتقل خواهیم کرد. این همان کاری است که پیروان حضرت موسی (ع) انجام دادند. آمده که آن‌ها 40 سال در بندگی بودند. فرشته‌ای در برابر یک خانم جوان ظاهر شد و به او گفت تو صاحب فرزندی می‌شوی و نام او را سامسون بگزار. او دارای قدرتی مافوق بشر خواهد بود. او مردم سرزمین تو را آزاد خواهد کرد. در همان حال که سامسون بزرگ می‌شد، سربازهای دشمن متوجه شدند که او دارای ویژگی‌های متفاوتی است. هر زمان که سعی می‌کردند دست‌وپاهایش را ببندند دستبندها را پاره می‌کرد… .