دورتی تنها دختر کشیشی در یکی از شهرهای کوچک انگلستان است که زندگی مذهبی خشک و کسالت باری را می گذراند . او وظایف زیادی در کلیسا و خانه به عهده دارد ، پدر سخت گیری داشته و تمایلی به ازدواج نیز ندارد . روزی به طور ناگهانی حافظه اش را از دست می دهد و خود را در لندن می یابد و وقتی بعد از یک ماه حافظه اش باز می گردد به قدری شایعات مختلف در مورد او ساخته شده که پدرش او را در خانه نمی پذیرد و دورتی وارد زندگی جدیدی می شود .
کتاب سبک کاملا کلاسیکی داره با این حال من دوستش داشتم . تقسیم بندی صفحاتش برام جالب بود . کتاب 400 صفحه است و از این 400 صفحه حدود 150 صفحه توصیف یک روز از زندگی دختر کشیش می باشد و بعد بقیه ماجراها سریع اتفاق می افتند . خیلی کار بی نظیری بود تاکید بر زندگی روزمره دورتی با تمام جزئیات و اعتقاداتش برای مهیا ساختن زمینه های بعدی داستان …. کلا تندی و کندی کار را در جاهای مختلف خیلی خوب کنترل کرده بود … چالش های مذهبی و سختی ها و امیدهای زندگی را خوب کنار هم تصویر کرده بود … . آخر داستان هم بسیار واقع گرایانه و غمگین بود و شدید از نحوه اتمام داستان خوشم اومد . در کل اعتقادات مذهبی ، ترس عقب کشیدن از مذهب ، یکنواختی زندگی و …. را خوب توصیف کرده بود اگه با سبک های خیلی کلاسیک مشکلی نداشته باشید از کتاب خوشتون می یاد . نمی دونم چرا منو یاد دختر عموبت بالزاک می انداخت . من خودم از کتاب خوشم اومد .
جرج اورول نویسنده مشهور انگلیسی ( با دو کتابی که بسیار دوستشون دارم 1984 و قلعه حیوانات ) و متولد هندوستان می باشد . او از جمله منتقدان سرسخت حذب کمونیسم به شمار می آید و در نوشتن کتاب دختر کشیش از تجربیات تدریس خود کمک زیادی گرفته است .
قسمت های زیبایی از کتاب
انتخابات تنها موقعیتی است که در آن فرصت رد و بدل کردن لبخند با یکی از افراد سرشناس به دست می آید .
تو این دنیا به اندازه کافی بدی هس ، دیگه احتیاج نیست آدم عمدا دنبالش بگرده .
شوورش اون قدر مذهبیه که آبجیم تا حالا پونزده تا بچه زاییده .
بی ایمانی مانند خود ایمان در درجه اول از منطق ریشه نمی گیرد ، در واقع تحولی است که در فضای ذهنی انسان رخ داده و تکوین می یابد
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.