خلاصه کتاب صفات بایسته یک رهبر و مدیر ( 21 خصوصیت اجتناب ناپذیر یک رهبر و مدیر)
دوستان عزیز من کتاب صفت های بایسته یک رهبر نوشته جان سی مکسول را در سایت خودم در دو قسمت و 21 بند بطور خلاصه برایتان بازگو کرده ام .امیدوارم بعد از مطالعه نظرات خود را با من در میان بگذارید.
با این موضوع شروع کنیم که ،چه دلیلی باعث میشود که مردم بخواهند از یک رهبر پیروی کنند؟ چرا مردم از یک رهبر با اکراه اطاعت میکنند در حالیکه با شور و اشتیاق آنچه در توان دارند را به کار میبرند تا از رهبر دیگری پیروی کنند؟ پاسخ به این پرسشها در خصوصیات منحصربهفرد یک شخص نهفته است.
درباره نویسنده جان سی ماکسول
جان سی ماکسول (متولد ۲۰ فوریه ۱۹۴۷ میشیگان) کشیش، نویسنده، کارآفرین و سخنران است. ماکسول به مدت ۳۰ سال بهعنوان کشیش مشغول بوده و کتابهای بسیاری را عمدتاً درزمینهٔ رهبری و مدیریت نوشته است. بعد از فعالیت بهعنوان کشیش به مدت ۱۴ سال، در سال ۱۹۹۵ او تصمیم گرفت تماموقت خود را به سخنرانی و نویسندگی اختصاص دهد. کتابها و آثار بسیار تأثیرگذار و پر فروشی با تمرکز بر روی هدف و مدیریت را تألیف کرده و به چاپ رسانده است. ازجمله آثار معروف و سرشناس جان سی ماکسول میتوان به 21 قانون انکارناپذیر رهبری و ۲۱ ویژگی ضروری رهبران اشاره کرد.
صفت اول: شخصیت، مثل صخره محکم باشید.
هر آنچه در مورد شخصیت باید بدانیم:
1. شخصیت فقط حرف زدن نیست.
2. استعداد یک موهبت است ولی شخصیت یک انتخاب است.
3. در روابط با افراد، شخصیت، موفقیت پایدار به ارمغان میآورد.
4. رهبران نمیتوانند از محدودیتهای شخصیتی خودشان گذر کنند.
راهکارهای لازم برای بهبود شخصیت:
•به دنبال کشف نارساییها باشید.
•به دنبال الگوها باشید.
•تحمل عواقب آن را داشته باشید.
•از نو شروع کنید
صفت دوم: جاذبه شخصیتی، اثر برخورد اول میتواند معامله را تمام کند.
دن رایلند: «چگونه میتوانید از قدرت جاذبه برخوردار باشید؟ بیشتر در این فکر باشید تا کاری کنید که دیگران راجع به خودشان احساس خوبی داشته باشند تا راجع به شما.»
بسیاری عقیده دارند که جاذبه شخصیتی چیزی عرفانی و قابلتعریف است. آنها فکر میکنند که جاذبه خصوصیتی مادرزادی است و بههیچوجه قابل اکتساب نیست؛ اما این موضوع صحت ندارد. جاذبه به زبان ساده توانایی جذب مردم بهسوی خودتان است و مثل سایر ویژگیهای شخصیتی قابل اکتساب و گسترش است.
شاخصهای برای ایجاد جذابیت:
1. زندگی را دوست داشته باشید. مردم رهبرانی را دوست دارند که از زندگی لذت میبرند.
2. روی پیشانی هرکس یک نمره 20 قرار دهید. مردم را دست بالا بگیرید. ژاک ویزل: « در بررسی یکصد میلیونر خودساخته دیدهشده است که آنها همگی یک ویژگی مشترک داشتهاند که فقط خوبیهای مردم را میدیدند.»
3. به مردم امید بدهید. ناپلئون بناپارت رهبران را سوداگران امید مینامد.
4. خودتان را با دیگران قسمت کنید. مردم رهبرانی که مسائل خود وزندگیشان را با دیگران در میان میگذارند، دوست دارند.
موانع ایجاد جاذبه شخصیتی:
1. غرور
2. عدم اطمینان خاطر
3. دمدمیمزاج بودن
4. کمالگرایی غیرمنطقی
5. بدگمانی
توصیههای برای بهبود جاذبه شخصیتی
1. کانون توجه خود را تغییر دهید.
2. به تأثیر برخورد اول توجه کنید.
3. تواناییهای خود را با دیگران قسمت کنید.
صفت سوم: تعهد، اهل عمل را از خیالپردازان متمایز کنید.
مردم از رهبران فاقد تعهد پیروی نمیکنند. تعهد برای هرکس معنای متفاوتی دارد:
1. برای یکمشت زن، یعنی هر بار که زمین میخورد از روی تشک بلند شود.
2. برای یک دونده، یعنی وقتی دیگر نیرویی برایش باقی نمانده بازهم ده کیلومتر دیگر بدود.
3. برای یک سرباز، یعنی خود را به بالای تپه برساند، بدون اینکه بداند در آنسوی تپه چه در انتظار اوست.
4. برای یک مبلغ دینی، یعنی خداحافظی با آسایش خودش و مهیاکردن زندگی بهتر برای دیگران.
5. برای یک رهبر، معنی تعهد بیش از موارد مذکور است چراکه آحاد پیروان، چشم امید به او دوختهاند.
ماهیت حقیقی تعهد چیست؟
1. تعهد از دل برمیخیزد
در مسابقات اسبدوانی، اسب برنده عملاً بعد از نیم کیلومتر اول مسابقه دچار کمبود اکسیژن میشود و بقیه مسابقه را با قلبش ادامه میدهد. به همین دلیل است که ورزشکاران بزرگ همگی اهمیت قلب و دل را درک میکنند. « مایکل جوردن میگوید: قلب آن چیزی است که خوبیها را از بدیها متمایز میکند. اگر میخواهید بهعنوان رهبر، تأثیر مفیدی در زندگی دیگران داشته باشید، به قلب خود نظری براندازید و ببینید که آدم متعهدی هستید یا نه. »
2. تعهد با عمل سنجیده میشود.
« آرتور گوردن میگوید: هیچچیز آسانتر از بیان کلمات نیست و هیچچیز هم سختتر از عمل کردن به آن کلمات به مدت طولانی و مداوم نیست.»
3. تعهد دریچهای بهسوی موفقیت است.
« دیوید مک نالی میگوید: تعهد دشمن مقاومت است، چون تعهد قول محکمی است برای اصرار و برخاستن از جا، بدون توجه به اینکه چند بار به زمینخوردهاید.»
مردم در رابطه با تعهد به چهار گروه تقسیم میشوند:
1. بیمصرفها) افرادی که هدفی ندارند و تعهدی نمیپذیرند.)
2. مرددها
3. ضعیفالنفسها
4. نستوه تا افرادی که اهدافی را بر می گزینند و نسبت به آنها متعهد میشوند و بهای رسیدن به آن اهداف را نیز میپردازند.
برای بهبود تعهد در خود، از این موارد پیروی کنید:
1. میزان تعهد خود را بسنجید
2. مشخص کنید که چه چیزی ارزش دارد که برایش بمیرید
3. از روش ادیسون استفاده کنید بهصورت زیر:
اگر برداشتن اولین گام بهسوی تعهد برایتان مشکل است. ادیسون هنگامیکه فکر خوبی برای یک اختراع میکرد تقاضای یک کنفرانس مطبوعاتی کرده و آن فکر را به همه اعلام میکرد و سپس به آزمایشگاهی رفت و آن چیز را اختراع میکرد.
نقشههای خود را به اطلاع عموم برسانید در آن صورت ممکن است تعهد بیشتری را برای انجام آن حس کنید.
صفت چهارم: ارتباط، بدون آن مسافری تنها هستید.
رونالد ریگان بهعنوان رئیسجمهور آمریکا بهعنوان ارتباطدهنده بزرگ نامیده شد. استعداد ریگان در ارتباط سازی خیلی زود او را یکی از گزارشگران مشهور در آمریکای غرب میانه کرد. وی مسابقات ورزشی را بهصورت زنده گزارش میکرد. در خلال این بازیها ارتباط او با ایستگاه قطع شد. در این حال ریگان بسیار ماهرانه توانست 6 دقیقه از بازی را بهصورت فیالبداهه از خود گزارش کناد تا ارتباط مجدداً وصل شود. دیدگاه خود را در سال 1892 در مبارزات انتخاباتی با 5 کلمه ساده اعلام کرد: « خانواده، کار، محله، زندگی، آزادی، صلح »
ارتباط سازی از او رهبری ساخت که مردم از جانودل میخواستند از او پیروی کنند. افراد از شما پیروی نخواهند کرد اگر ندانید چه میخواهید و یا مقصد شما کجاست. شما میتوانید یک ارتباط ساز کارا باشید اگر از این چهار حقیقت بنیادی پیروی کنید:
1. پیام خود را ساده کنید:
یک مدیر اجرایی از مشاور خود خواست تا جهت سخنرانی در مقابل گروه زیادی از مردم راهنمایی کند. وی گفت یک مقدمه هیجانانگیز بنویس تا شنوندگان را به خود جلب کنی. سپس یک متن خلاصه و یک خاتمه بااحساس بنویس تا مردم را وادار کند که مایل به پیروی از تو شوند. بعدازاین سه قسمت را تا آنجا که میتوانی به یکدیگر ربط بده.
2. به شخص مقابلتوجه کنید
حاضران که هستند؟ پرسشهای آنان چیست؟ چه باید انجام شود؟ چقدر وقت دارم؟
3.حقیقت را نشان دهید
به آنچه میگویید عمل کنید. قویترین سلاح درروی زمین روح انسانی است که به وجد آمده است.
4. در پی واکنش باشید
هر دفعه برای مردم صحبت میکنید چیزی را به آنها بدهید که احساس کنند چیزی که به خاطر داشته باشند و هر چیزی که انجام میدهند. برای پیامرسانی بهتر، از اقدامات زیر پیروی کنید:
• واضح و عاری از ابهام سخن بگویید.
• توجه خود را مجدداً متمرکز کنید، درباره نیازها و علائق خوانندگان مطالب خود، فکر کنید.
• عالم با عمل باشید.
یک نمونه: 7 آوریل 1965، رئیسجمهور آبراهام لینکلن تصمیم مهمی گرفت و با ژنرال خود در میان گذاشت. از همه مهارت قابلتوجه خود بهعنوان یک پیامرسان استفاده کرد و پیام زیر را نوشت: ژنرال شریدان میگوید: اگر ژنرال لی تحتفشار قرار بگیرد تسلیم میشود. او را تحتفشار قرار بده.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.